کد مطلب: 204446
چگونه صداي سلبريتي‌ها از صداي دانشجويان بلندتر شد؟
تاریخ انتشار : 1399/09/16 19:09:07
نمایش : 1047
با توجه به تغييرات فرهنگي در جامعه، آيا اين باور که اکنون اثرگذاري فرهيختگان در عرصه فرهنگي به حداقل رسيده و دانشگاهيان جايگاه تأثيرگذار خود را به سلبريتي‌ها به عنوان الگويي براي جوانان داده‌اند، درست است؟

به گزارش هفت چشمه به نقل از خبرنگار فرهنگ عمومي، دانشجويان در سال‌هاي قبل از انقلاب با اقدامات فرهنگي متنوع در جريان شکل‌گيري انقلاب اسلامي ايران، سهيم بودند و در برهه‌هاي مختلف از روحانيون و بزرگان ديني و مذهبي همچون استاد مطهري، بهشتي و باهنر دعوت مي‌کردند تا ساير دانشجويان را از خفقان موجود مطلع کرده و با آگاهي‌بخشي از فضاي موجود، آنها را با انقلاب اسلامي آشنا کنند؛ تا جايي که در پيروزي انقلاب، دانشجويان توانستند نقش قابل توجهي در اين امر داشته باشند.

۱۶ آذر ۱۳۳۲ يادآور رشادت‌ها و نقش‌آفريني دانشجويان آزادي‌خواهي است که براي استقلال ايران اسلامي در برابر سياست‌هاي مداخله‌جويانه دنياي استکبار و رفتار ظالمانه رژيم پهلوي اعتراض کرده و برگ زريني در تاريخ ايران رقم زدند. اکنون که حدود ۷۰ سال از اين اتفاق مهم مي‌گذرد، دانشجويان در عرصه‌هاي مختلف فعال هستند، اما در مسائل فرهنگي، دانشگاهيان چه اندازه تأثيرگذار هستند و آيا اين باور که اثرگذاري فرهيختگان در عرصه فرهنگي به حداقل رسيده و دانشگاهيان جايگاه تأثيرگذار خود را به سلبريتي‌ها به عنوان الگويي براي جوانان داده‌اند، درست است؟

اگر جامعه را انسان در نظر بگيريم، دانشگاه محوريت عقلاني و مغز انسان است و اخذ هر تصميمي براي تغيير بايد از مراکز علمي آغاز شود و به ساير بخش‌ها تسري يابد. کمااينکه در پيروزي انقلاب اسلامي دانشگاهيان و دانشجويان در کنار روحانيون و ساير فرهيختگان، با روشنگري اقشار مختلف جامعه توانستند نقش قابل توجهي در پيروزي حق عليه باطل داشته باشند.

با توجه به اينکه يکي از مهم‌ترين مؤلفه‌هاي توسعه فرهنگي، مشارکت فرهنگي است، در سال ۷۶ وزارت علوم با تشکيل معاونت فرهنگي توجه خاصي به برنامه فرهنگي دانشگاه‌ها کرد و معاونت و انجمن‌هاي فرهنگي متنوعي با اهداف مختلف به ويژه توسعه مشارکت دانشجويان در امور فرهنگي تشکيل شد. اما اين تشکل‌ها چقدر در امور فرهنگي اثرگذار بود و توانست در نقش‌آفريني قشر فرهيخته و تحصيل‌کرده جامعه و مشارکت آنها براي جلوگيري از تهاجم فرهنگي مؤثر باشد.

سلبريتي‌ها جايگزين فرهيختگان/ چرا صداي سلبريتي‌ها از دانشجويان بلندتر شد؟

فردين کريمي، جامعه شناس کشورمان معتقد است که در سال‌هاي اخير برخي سلبريتي‌ها جاي افراد بانفوذ و تحصيل‌کرده به ويژه روشنفکران را گرفتند و براي به دست آوردن شهرت، بر اتفاقات مختلف موج‌سواري کرده و در هر موردي اظهارنظر مي‌کنند. مردم و به ويژه جوانان نيز از اين افراد  الگوبرداري مي‌کنند که اين امر يکي‌از بزرگ‌ترين آسيب‌هاي جامعه امروز به شمار مي‌رود.

وي با بيان اينکه ما دشمناني داريم که در برخي موارد همچون مسائل سياسي و اعتقادي گاهي از ما آگاه‌تر هستند و با ترفندهاي توهين، دروغ و شبه‌افکني و حتي تخريب اشخاص بانفوذ و تأثيرگذار به ذهن افراد نفوذ مي‌کنند تا به جامعه ضربه وارد کنند، مي‌افزايد: ما بايد به جاي اينکه برخي سلبريتي‌ها را به عنوان الگو معرفي کنيم، به فکر اين باشيم که الگوهايي از بين دانشگاهيان و فرهيختگان براي جوانان داشته باشيم تا از اين طريق بتوانيم از نفوذ و تهاجم فرهنگي جلوگيري کنيم.

کم‌تر کسي است که در اوايل دوران پيروزي انقلاب اسلامي نامي از استاد مطهري يا علي شريعتي نشنيده و مدتي تحت تأثير افکار اين اساتيد قرار نگرفته باشد. آثار اساتيدي همچون شهيد بهشتي و مطهري همچنان نيز در دانشگاه‌ها تدريس مي‌شود و کتاب‌هاي مختلفي برگرفته از انديشه آنها به نگارش درآمده است.  در دوراني که انقلاب اسلامي شکل گرفت، اساتيد و فرهيختگان کشور که با مطالعه و علم به مدارج عالي رسيده بودند، به عنوان سلبريتي شناخته مي‌شدند و در افکار عمومي تأثيرگذار بودند. اما اکنون معناي سلبريتي متفاوت شده و جوانان در پوشش، سبک زندگي و حتي کلمات کاربردي روزانه از افرادي که شايد در عرصه‌هاي فرهنگي و هنري در قاب تلويزيون و سينما و امروز در فضاي مجازي فعالند، الگوپذير شده‌اند.

وقتي صداي فرهيختگان به جايي نرسيد، سلبريتي‌ها بلندگو شدند

احسان شاه‌قاسمي، استاديار ارتباطات دانشگاه تهران با بيان اينکه ما از سلبريتي‌ها پيروي مي‌کنيم، چون به صورت نيابتي از زندگي آنها لذت مي‌بريم، مي‌گويد: دانشگاه‌ها در سال‎هاي اخير نتوانستند نقش مؤثري در فرهنگسازي ايفا کنند و چون صداي فرهيختگان به جايي نرسيد، سلبريتي‌ها نقش بلندگو و برجسته‌سازي را بر عهده گرفتند و آنچه به نظرشان جذاب بود و خودشان مي‌پسنديدند، به عنوان خوراک فکري جامعه عنوان و عده‌اي نيز به ويژه جوانان از آن الگوبرداري کردند.

وي معتقد است: دانشجويان امروز کمتر سراغ مباحث فرهنگي مي‌روند و با تغيير الگوها و نگرشي که دارند، حتي تعريف آنها از مشارکت فرهنگي در جامعه با آنچه در گذشته مورد توجه بوده تفاوت دارد.

نوآوري نسل جوان در عرصه‌هاي فرهنگي به حداقل رسيده است

کاميل احمدي، انسان‌شناس، مردم‌شناس‌ و پژوهشگر نيز با بيان اينکه از ديرباز شاکله دانشگاه محمل توليد انديشه طبقه متوسط است که اين توليدات توسط قشري از دانشجويان علاقه‌مند و با استعداد به توده مردم تسري پيدا مي‌کند، مي‌گويد: دانشگاهيان، دانشجويان و قشر تحصيلکرده نگاه آگاهانه‌تر و عميق‌تري نسبت به ابعاد مختلف اجتماع و فرهنگ دارند و شرايط حال در جوامع را دقيق‌تر درک و تحليل مي‌کنند. بنابراين رسالت مهم‌تري نيز نسبت به ديگر اقشار مردم در راستاي تحول و دگرگوني وضع نابسامان اجتماعي دارند. آنها نبايد نسبت به معضلات و مسائل سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي جامعه خود بي‌تفاوت و بدون انگيزه باشند.

وي با بيان اينکه متأسفانه دانشگاه و دانشجو به دليل فشار مضاعف اقتصادي بر استاد و دانشجو، محدوديت‌ها و نبود قدرت عمل در انجمن‌ها و تشکل‌هاي دانشجويي، اختصاص ندادن بودجه کافي و بي‌توجهي دولت‌ها به مقوله مهم آموزش عالي و استعداديابي جوانان، ماهيت واقعي خود را از دست داده است، مي‌افزايد: ديگر آن‌طور که بايسته است، شاهد اثرگذاري قشر دانشگاهي در جامعه نيستيم و جنب و جوش و نوآوري نسل جوان به ويژه در عرصه‌هاي فرهنگي به حداقل رسيده است. در حالي که قبل و در شُرُف انقلاب، دانشگاهيان نقش مؤثرتري داشتند و فضا به علت تکثر و فعاليت‌هاي خاص آن دوره براي تأثيرگذاري مهيا بود.

احمدي با اشاره به اينکه پل ارتباطي ميان دانشجويان با وجود کثرت فرهنگي و اقوام مختلف در دانشگاه‌ها وجود ندارد تا بتوان مبادله فرهنگي که کمک بسياري به افزايش آگاهي اجتماعي و تاب آوري مناسبي داشته باشيم، خاطرنشان مي‌کند: با توجه به محدوديت‌ها و حساسيت‌هاي نظام آموزشي مثلا در برگزاري مناسبات فرهنگي، جشنواره و جشن‌هاي فرهنگي، برقراري هر چه بيشتر ارتباط اقوام در داخل و اختلاط و ارتباط آکادميک و دانشگاهي با ديگر ملل در دانشگاه‌ها صورت نمي‌گيرد و دانشجوي ايراني، ديگر پويايي و شادماني گذشته را ندارد، تا بتواند به توليد انديشه و گفتمان روي آورد.

دانشجو به جاي اثرگذاري، اثرپذير شده است

اين پژوهشگر مي‌افزايد: همين امر در کنار بسياري از دلخوري‌هاي ديگر نسل جوان و دانشجو که به ذات معترض و منتقد است، در کنار تغييرات عظيم اجتماعي که بر ساختار اجتماعي ايران تاثير گذاشته، موجب تغيير نگرش در بين جوانان دانشگاهي شده است که براي ترميم بخشي از آن بايد دانشجو با نظام آموزشي آشتي داده شود تا نسل جوان شاد تربيت کرده و بتواند در مباحث مختلفي از فرهنگي تا اقتصاد کشور نقش خود را ايفا کند؛ اگر واقعا اعتقاد داريم که آينده از آنِ نسل جوان است.

احمدي درباره توجه بخشي از نسل جوان و الگوگيري از سلبريتي‌ها نيز مي‌گويد: گفتمان و واقعيت زيست جهان و آنچه در بيرون اتفاق مي‌افتد، با آنچه در دانشگاه صورت داده مي‌شود، متفاوت است. به اين دليل و مولفه‌هاي ديگر، دانشجو به جاي اثرگذاري، اثرپذير شده و از سلبريتي‌ها که بيشترشان امروزه سازوکار تکنولوژي را به خدمت خود و هنرشان گرفته‌اند و حرف دل برخي جوانان را با شيوه‌هاي مختلف، امروزي و فارغ از محدوديت‌هاي موجود در نظام آموزشي و دانشگاهي منعکس مي‌کنند، الگوگيري مي‌کند. حضور دانشجويان سرزنده و شاد در دانشگاه‌ها نشان از تپش نبض جامعه دارد. تضارب آرا و دگرگوني عقايد در محيط هاي دانشگاهي، خود مي‌تواند زمينه‌ساز رشد و اعتلاي جوانب بسياري از فرهنگ در جوامع باشد.

همچنين اصغر مهاجري، جامعه‌شناس، جنبه‌هاي اقدامات سياسي در دانشگاه‌ها را برگرفته از مسائل فرهنگي مي‌داند و معتقد است امور سياسي قبل از اينکه سياسي باشند، اجتماعي و قبل‌تر از آن فرهنگي هستند و بايد نقش دانشگاه‌ها را در فرهنگسازي جدي‌تر بگيريم، اما متأسفانه فعاليت فرهنگي دانشگاه‌ها قابل قبول نيست. براي همين هم تأثيرگذاري افراد فرهيخته در امور فرهنگي و باورسازي از افراد دانشگاهي به حداقل رسيده است.

انتهاي پيام/

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
بخش های سایت
 
http://s5.picofile.com/file/8136790076/shohada.gif
http://s5.picofile.com/file/8136790076/shohada.gif


پیوندها
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/emam3.jpg
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/leader.jpg

http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/jahanbin.jpg
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/dana.jpg